نتایج جستجو برای عبارت :

پنج شنبههه

توی مود یک نوشتن طولانی ام اما الان مهمونی ام شاید بعد نوشتم. خونه مادرجونیشونیم.
--
امروز تقریبا اصلا درس نخوندم. صبح با مامان رفتیم دنبال انتخاب عینک برای من و کار سختی بود و انتخاب نکردم، اما مامان خمیردندون، شامپو و یه زنجیر طلا خرید، برای منم یه ساک ورزشی گرفت و بعدش کباب خوردیم؛ تو یه کبابی که واقعا وقتی واردش میشدی انگار وارد گذشته ها میشدی. خیلی خیلی فضاش قدیمی بود و انگار از زمان های بسیار دور اصلا دستخوش تغییری نشده بود. روی دیوار ها

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها